روانشناسی
موضوعات داغ

عوامل بزهکار شدن کودکان چیست؟

بررسی شرایط خانوادگی کودکان بزهکار نگهداری شده در کانون اصلاح و تربیت نشان می دهد والدین یا یکی از نزدیکان، ۲۵ درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار سابقه زندان دارند.

نکات برگزیده مطلب
  • اکثریت قریب به اتفاق کودکان بزهکار خشونت های بسياري را تجربه نموده اند.
  • اختلاف والدین، سرزنش و خرده گیری دائمی بین آن ها از عوامل موثر در بزهکاری کودکان است.

افزایش روند بزه‏کاری در ابعاد گوناگون در میان نوجوانان و جوانان، توجه کارشناسان رشته‏های علوم انسانی را به خود جلب کرده است.

فرایند شتابان صنعتی شدن کشورها، گسترش جوامع شهری و پیدایش حاشیه‏ نشینی شهرها و در نتیجه، کم‏رنگ شدن فرهنگ عمومی و ملی و نیز روی‏آوری مردم به حاشیه ‏نشینی در شهرها، به دلیل وضعیت اسفبار معیشتی، از جمله معضلات بزرگ جوامع امروزی است.

این فرایند شتابان شهرنشینی و صنعتی شدن، جوامع مختلف را با معضلات و مشکلات عدیده ‏ای مواجه کرده است.

پیدایش معضلات اجتماعی از جمله بزهکاری، انحرافات اجتماعی و اخلاقی از قبیل سرقت، قتل، تجاوز، اعتیاد، که سرانجام به بحرانهای اجتماعی تبدیل میشود، از جمله آسیبهایی است که به دنبال فرایند صنعتی شدن گریبانگیر جوامع شهری شده است.

 

این روند متأسفانه چنان شتابان است که آثار و تبعات فراوان اجتماعی به دنبال دارد و موجب رشد و گسترش معضلات اجتماعی شده، به گونه ‏ای که اقدامات قضایی و پلیسی در این زمینه، چندان کارساز و مؤثر واقع نمی‏ شود.

سایت ری را در بخش روانشناسی به بررسی بیشتر این مقوله می پردازد.

تعریف بزهکاری

در قانون مجازات اسلامی تعریف مبهمی از بزهکاری شده، ولی بطور کلی بزهکاری به اعمال و رفتار ضد اجتماعی گفته می شود که سبب به هم زدن رفاه جامعه شود.

در مورد علل بزهکاری عقاید مختلفی ابراز شده است که از مهم ترین آنها میتوان به عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، طبیعی و جغرافیایی اشاره کرد.

یکی از روان شناسان به نام آدلر می گوید: « که نقص بدنی، نازپروردگی کودکان بخود رها شده یعنی کودکانی که بر اثر متارکه و جدایی والدین از یکدیگر یا بر اثر غفلت و بی تفاوتی نسبت به تربیت آنان، از راهنمايي و تشویش محروم بوده اند. مفاهیمی نادرست از دنیا می یابند و در بزرگسالی دشمن اجتماع میشوند و زندگی آنان زیر سلطه بودن و احتیاج به انتقام جویی خواهد بود.»

عوامل مؤثر روی آوردن به بزهکاری

بزهکاری نوجوان

خشونت علیه کودکان

پژوهش های بسیار گوناگون و گسترده ای در مورد علت و عوامل مؤثر در بزهکاری و انجام افعال مجرمانه در کودکان انجام شده و به واقع نمیتوان عامل واحدی را برای این نارسایی رفتاری در نظر گرفت و هر کودکی بنا بر موقعیت و محیطی که در آن رشد و نمو پیدا می کند میتواند مستعد ارتکاب به جرم یا بزه شود.

ولی آنچه که اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان به آن اعتقاد دارند به نقش خشونت در بستر سازی برای گرایش به بزه و جرم معطوف می شود.

پرونده ها و تجربیات قبل در مورد بچه های بزهکار و حتی تبهکار موید این امر است که اکثریت قریب به اتفاق کودکان بزهکار خشونت های بسياري را تجربه نموده اند.

بسياري از والدین کودکان و نوجوانان بزهکار، کم سواد یا بیسواد بوده و توجه چندانی به تربیت، دوستان و معاشرت فرزندان خویش نکرده اند.

این امر عاملی شده تا کودکان و نوجوانان آنان به آسانی درگیر اعمال خلاف شوند و بطورحتم روی آوردن به اعمال خلاف از طرف نوجوانانی که در خانواده ای سابقه دار و خلاف کار رشد نموده اند ، چندان عجیب نیست و این امر در تمامی کشورها مشاهده می شود.

بزرگسالان، الگوهای رفتاری کودکان

یکی از تاثیرگذار ترین عوامل در شکل گیری شخصیت کودکان به بزرگسالان و کیفیت رفتار آنها با یکدیگر باز می گردد و در واقع ، نوع رفتارو منش کودکان با الگو برداری از پدر، مادر، خواهر، برادر و دیگر بزرگسالان خانواده شکل می گیرد.

در واقع امر نحوه تعامل بین پدر و مادر تأثير به سزایی در شکل پذیری شخصیت کودکان اجرا می کند .

اساساً کودکانی که در زمان کودکی دارای مادرانی معتاد و یا شاهد دعوا و مناقشات جدی بین والدین خویش هستند در طولانی مدت با اختلالات و نارسایی های رفتاری بسياري مواجه می شوند.

بررسی شرایط خانوادگی کودکان و نوجوانان بزهکار نگهداری شده در کانون اصلاح و تربیت نشان می دهد والدین یا یکی از نزدیکان ۲۵ درصد از نوجوانان بزه کار سابقه زندان دارند و این امر یکی از عوامل تاثیرگذار در روی آوردن آنان بسوی اعمال خلاف شده است.

بی سوادی

بزهکاری نوجوان

بچه در جایی به دنیا می آید که از قبل ساخته و دارای فرهنگی ارزیابی شده درست یا اشتباه است.

کودک از همان روزهای تولد این فرهنگ را از طریق والدین, و بستگان می گیرد و بر این اساس ذهن و افکار وی شکل می یابد.

شخصیت یک کودک وابسته به این است که در کدام خانواده پرورش یافته است.

بنا براین چنانچه خانواده نسبت به چگونگی مایحتاج و استعداد و عواطف فرزندان شان ناآگاه باشند، لطمه بزرگ و ضرر جبران ناپذیری متوجه شخصیت و سلامت روان كودك می سازد.

مقصود از آگاه بودن والدین، فقط خواندن و نوشتن زبان مادری نیست، بلكه پائین بودن سطح فرهنگ و بی اطلاعی به مسائل علمی، پرورشی است كه زمینه ساز ارتكاب جرم به شمار می رود.

تحقیر کردن و کمبود محبت به کودکان

بچه ها به محبت، لبخند، مواظبت ونگهداری والدین، نیازمند است.

گاه دیده می شود پدر و مادر نسبت به فرزندان خویش به جای آنكه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بی توجه، غافل، تمسخر و تحقیركننده هستند.

کمبود محبّت اغلب یکی از عوامل بسیار مهم است که کودکان و نوجوانان را بسوی ارتکاب بزهکاری سوق می دهد.

به همین خاطر بعضی از کودکان بر اثر بی توجهی و بی مهری والدین خویش به راه دزدی و زورگوئی و کتک زدن دیگران کشیده شده اند.

درواقع این نوعکودکان تشنه محبّت بوده و چون از سرچشمه محبّت والدین سیراب نمی شوند، بعنوان انتقام و بخاطر جلب توجّه والدین خویش به ارتکاب چنين اعمالی دست می زنند تا جنجال برانگیزد و مورد توجّه واقع شود.

چنانچه خانواده نسبت به چگونگی مایحتاج و استعداد و عواطف فرزندان شان ناآگاه باشند، لطمه بزرگ و ضرر جبران ناپذیری متوجه شخصیت و سلامت روان كودك می سازد.

اختلاف خانوادگی

اختلاف والدین، سرزنش و خرده گیری دائمی بین آن ها از ديگر عواملی است که باعث ارتکاب جرائم کودکان و نوجوانان می گردد.

نفاق و ناسازگاری و مشاجره دائمی پدر و مادر و اطرافیان، آثار شومی در روان کودکان باقی می گذارد.

واضح و روشن است چنانچه کودک در خانه خویش رنگ آرامش، صفا و صمیمت را که بدان احتیاج مبرم دارند نبیند، نا چار از کار وتحصیل خود بی علاقه شده و دائماً مضطرب و پریشان خاطر است و همین امر گاهی سبب می شود که کودک از محیط خانواده فرار نماید و به وادی انحراف و فساد کشانده شود.

عدم حضور پدر در خانه

به دلیل آنکه پدر نقش مهمی در تکامل شخصیت فرزند دارد، از این‏رو، حضورش در خانه اثر زیادی بر روحیه او می‏گذارد که عواقب آن معمولاً در دوران بلوغ و نوجوانی مشخص می‏شود.

خانواده همان قدر که به احساسات و عواطف سرشار مادر محتاج است، به قدرت، قاطعیت، تدبیر و مدیریت پدر هم نیاز دارد.

حال اگر به هر دلیل پدر در خانه حضور نداشته باشد و یا صرفا حضور فیزیکی داشته باشد، شیرازه امور از هم پاشیده و نظم و انسجام لازم از میان می‏رود و در اعضای خانواده زمینه گرایش به بزه‏کاری فراهم می‏شود.

دوستان ناباب

اصولاً پس از خانه و مدرسه، دوستان و نقش آنان در تأثیرگذاری بر شخصیت افراد و انحراف یا هدایت آنان بسیار چشمگیر است.

در بسیاری از خانواده ‏ها، والدین چندان در فکر مراقبت از فرزندان خود نیستند و به محض اینکه کودکان این قبیل خانواده‏ها به راه می‏افتند، به حال خود رها می‏ شوند و دیگر مراقبتی از افرادی که با فرزندانشان معاشرت می‏کنند، به عمل نمی ‏آورند.

این رهایی ممکن است موجب تماس مستمر آنان با اشخاص بیگانه و ناباب شود.

این در حالی است که همسالان و معاشران نوجوانان و جوانان از عوامل مؤثر در یادگیری و تلقین آنان هستند و خود بزهکاران نوجوان و جوان عمدتا دوستان ناباب را از عوامل مؤثر بر گرایش به بزه‏کاری معرفی می‏کنند.

قبول این واقعیت، توجه بیشتر والدین را در کنترل و نظارت معاشران نوجوانان و جوانان می‏ طلبد.

به دلیل آنکه در دوره بلوغ، نوجوانان به طور طبیعی از اتکای خود به خانواده کاسته و درصدد پیدا کردن تکیه‏گاه‏های دیگری هستند که مهم‏ترین آن، گروه‏های همسالان می‏باشد، از این‏رو، نظارت و کنترل غیرمستقیم و نامحسوس بر نوجوانان باید در دوره بلوغ بیشتر از هر زمان دیگری باشد.

یک جوان اغلب تحت تأثیر اعمال، رفتار و افکار دوستان خود قرار دارد، به گونه ‏ای که خواسته ‏های آنان را بسیار زود می‏ پذیرد و بدون مقاومت به توقعات آنان پاسخ می‏دهد.

در همین دوستی‏ها و معاشرت‏های نادرست با دوستان ناباب است که نوجوان یا جوان برای اولین بار به خواهش دوست خود در انجام بزه، جواب مثبت می‏دهد.

بزه‏کاری یکی از اعضای خانواده

کودک بزهکار

بزهکار بودن پدر و مادر، یا یکی از اعضای خانواده و انحرافات اجتماعی آنان، می‏تواند در گرایش به بزه‏کاری فرزندان مؤثر باشد.

به عنوان مثال، خانواده ‏ای که بر اثر اعتیاد به الکل یا مواد مخدر به فساد کشانیده شده، نه تنها نمی‏تواند کودکان سالمی تربیت کند، بلکه رفتار و ویژگی‏های آنان می‏تواند الگویی برای کشاندن فرزندان به سوی انحرافات گوناگون باشد.

کودکان نگرش‏های اجتماعی را از خانواده می‏آموزند و چنان‏که یکی از والدین بزهکار باشند فرزندان آنان بیش از هر کس در معرض خطر آلودگی قرار خواهند گرفت.

برای ریشه کن شدن مساله بزهکاری نوجوانان و پیشگیری از وقوع اینگونه جرائم در آینده ودر نهایت رسیدن به جامعه ای مطلوب که نظم و امنیت نسبی و در عین حال عدالت اجتماعی بر آن حاکم باشد، والدین و جامعه باید در اتخاذ روش متناسب با وضعیت کودکان و نوجوانان کوشا باشند زیرا ممکن است برخورد نسنجیده و غیر کارشناسانه ، نتیجه معکوس به بار دهد و موجب تشدید وضعیت انحرافی و بزهکاری کودکان و نوجوانان گردد .

 


↓به کانال تلگرام و پیج اینستاگرام ری را بپیوندید↓

اینستاگرامتلگرام




اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x